Web Analytics Made Easy - Statcounter

رسیدگی به این پرونده از اردیبهشت سال گذشته با گزارش مرد جوانی که مدعی بود همسرش ناپدید شده آغاز شد.

وی در توضیح ماجرا به مأموران گفت: مثل همیشه صبح برای رفتن به محل کارم از خانه خارج شدم، اما وقتی چند ساعت بعد با تلفن خانه و تلفن همراه همسرم تماس گرفتم و جواب نداد نگران شدم.

هرجا که احتمال می‌دادم رفته باشد سر زدم و با همه آشنایان و دوستان مان تماس گرفتم، اما خبری از همسرم نبود تا اینکه تصمیم گرفتم از پلیس کمک بگیرم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



در ادامه مأموران تحقیقات خود را برای یافتن زن جوان پی گرفتند و مشخص شد مردجوان واقعیتی را پنهان می‌کند. از این رو وی تحت بازجویی‌های تخصصی قرار گرفت و در نهایت به قتل همسرش اعتراف کرد و در تشریح ماجرا گفت: چند ماهی بود که به همسرم مشکوک شده بودم و فکر می‌کردم که با شخصی رابطه پنهانی دارد.

بار‌ها تهدیدش کردم و گفتم که اگر شکم به یقین تبدیل شود تو را خواهم کشت، اما او در رفتارهایش تغییری ایجاد نکرد تا اینکه روز حادثه بازهم سر همین موضوع درگیر شدیم و با شالی که دور گردنش بود او را خفه کردم. اما بعد نمی‌دانستم جسدش را چه کار کنم. در نهایت تصمیم گرفتم او را مثله کنم و در کیسه‌هایی بگذارم. بعد جسدش را به حواشی شهر سمنان بردم و در چاله‌ای انداختم. وقتی به خانه برگشتم تصمیم گرفتم با قصه پردازی خودم را بی‌خبر نشان دهم و موضوع ناپدید شدن او را مطرح کردم. با خانواده و چند نفری هم تماس گرفتم و پیگیرش شدم تا کسی شک نکند.

پس از اعتراف‌های صریح متهم، مأموران به محلی که او اعلام کرده بود رفتند و جسد مثله شده همسرش را پیدا کردند.
با تکمیل تحقیقات و گزارش پلیس و همین‌طور اعتراف‌های صریح متهم، پرونده برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در ابتدای این جلسه اولیای دم برای دامادشان درخواست قصاص کردند و پس از آن متهم به جایگاه رفت و گفت: من نمی‌خواستم همسرم را به قتل برسانم. به رفتار‌های او مشکوک شده بودم و تصور می‌کردم همسرم کار‌های اشتباهی انجام می‌دهد.

آخرین بار وقتی با او سر همین موضوع بحث کردیم متوجه شدم نمی‌خواهد زیر بار اشتباهاتش برود به همین خاطر باهم درگیر شدیم و در یک لحظه از شدت عصبانیت نتوانستم خودم را کنترل کنم و او را خفه کردم. اما خیلی زود پشیمان شدم، حالا هم از خانواده همسرم شرمنده‌ام و درخواست دارم مرا ببخشند.

پس از اظهارات متهم و وکیل او، قضات برای صدور حکم وارد شور شدند.

باشگاه خبرنگاران جوان اجتماعی حوادث و انتظامی

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: اعدام کردن قتل هولناک

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۶۳۴۸۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

وقتی مقتول دستور بخشش قاتلش را داد!

تنها پسرِ زنی که ۷ سال قبل در جنایتی هولناک به قتل رسیده بود، وقتی به دادسرا رفت تا مقدمات اجرای حکم قصاص را فراهم کند نشانه‌ای از مادرش دید که در نهایت تصمیم گرفت قاتل را ببخشد. اما این نشانه چه بود و پسر مقتول چطور متوجه آن شد؟

به گزارش ایسنا، به نقل از همشهری آنلاین: یکی از روزهای خردادماه سال ۹۶ به پلیس اهواز خبر رسید که زنی که به تنهایی زندگی‌ می‌کرد در خانه‌اش در منطقه چهارراه آبادان به قتل رسیده است. این خبر را نزدیکان این زن به پلیس خبر داده بودند. آنها بعد از آنکه او به تماس‌های‌شان جواب نداده بود نگران شده و به خانه اش رفته و در آنجا با پیکر بی‌جانش روبه‌رو شده بودند.

بر بدن مقتول چندین جای بریدگی با جسم برنده و نوک تیز به چشم می‌خورد. همچنین فرزندان مقتول با بررسی وضعیت او پی بردند که طلا و جواهراتی که او همیشه استفاده می‌کرده نیز سرقت شده است. از سویی بررسی‌ها نشان می‌داد که عامل جنایت آیفون خانه را نیز احتمالا با این تصور که تصاویر او را ضبط کرده سرقت کرده است. در همین حال متخصصان پزشکی قانونی بعد از معاینه اولیه جسد اعلام کردند که به احتمال زیاد یک روز از قتل می‌گذرد. در این شرایط بود که پیکر مقتول به پزشکی قانونی منتقل شده و تحقیقات برای رازگشایی از این جنایت آغاز شد.

برق طلا

آنطور که نزدیکان مقتول می‌گفتند از مدتها قبل یک نظافت‌چی برای تمیز کردن خانه مقتول به آنجا می‌رفت و روز قبل پسر نظافت‌چی به جای او به خانه زن تنها رفته بود. این زن آن روز در تماس با دخترش گفته بود که پسر نظافت‌چی که حدود ۱۸ سال داشت طوری رفتار کرده که او ترسیده است. همین اطلاعات باعث شد که نام پسر ۱۸ ساله بعنوان اولین مظنون مطرح و ساعتی بعد به اتهام قتل دستگیر شود.

متهم در همان بازجویی‌های مقدماتی به قتل اعتراف کرد و گفت با انگیزه سرقت جواهرات زن تنها او را به قتل رسانده است. متهم در اعترافاتش گفت: پدرم سالها برای نظافت به آنجا می‌رفت. آن روز چون کارش زیاد بود از من خواست به آنجا بروم. هنگام ورود نگاهم به جواهرات زن افتاد و وسوسه شدم. چند دقیقه ای کار کردم اما ناگهان به سوی او رفتم و بعد از قتل جواهراتش را سرقت واز آنجا فرار کردم. بعد جواهرات را به یک طلافروشی بردم تا بفروشم اما طلافروش فاکتور خواست و فقط به من ۳ میلیون تومان داد و قرار شد بقیه پول را بعد از بردن فاکتور بدهد.

حکم قصاص

متهم به قتل در ادامه با شکایت فرزندان مقتول بعنوان اولیای دم در دادگاه کیفری یک استان خوزستان محاکمه و به قصاص محکوم شد. از آنجا که همه شواهد و مدارک در این پرونده علیه متهم بود حکم قصاص در دیوان‌عالی کشور نیز تایید و مقرر شد این حکم بعد از پرداخت تفاضل دیه از سوی اولیای دم، اجرا شود. بر اساس قانون زمانی که قاتل مرد و مقتول زن باشد برای اجرای حکم اولیای دم باید نیمی از دیه قاتل را به او بپردازند.

شمارش معکوس برای قصاص

با قطعی شدن حکم، همه چیز برای قصاص قاتل آماده شده بود. چند روز قبل تنها پسر مقتول برای پرداخت تفاضل دیه به دادسرا رفته بود. او قصد داشت هرطور که شده قاتل مادرش را قصاص کند و اصلا به بخشیدن او فکر نمی‌کرد. در دادسرا اما اتفاقی افتاد که ناگهان ورق برگشت. او با زنی به نام مریم کارگر دستجردی که در پرونده های قتل زیادی پادرمیانی کرده و باعث صلح و سازش شده روبه‌رو شد. این فعال اجتماعی در حال تلاش برای صلح و سازش در پرونده دیگری بود و پسر مقتول وقتی او را دید تحت تاثیر حرفهایش قرار گرفت و ناگهان از تصمیمی که گرفته بود منصرف شد. او دادسرا را ترک کرد و چند روز بعد دوباره برگشت و این بار گفت قصد دارد قاتل را ببخشد.

چرا قاتل مادر را بخشیدم

میلاد سوزنچی، فرزند مقتول درباره این تصمیم به همشهری می‌گوید: در این مدت برای تصمیم گیری خیلی فکر کردم اما به نتیجه‌ای نرسیدم. چند روز قبل بر سر مزار مادرم رفته بودم. از او خواستم نشانه‌ای به من نشان دهد تا بهتر تصمیم بگیرم و از فشاری که تحمل می‌کنم نجات پیدا کنم. روزی که به دادسرا رفتم تا کار را تمام کنم با دیدن خانم دستجردی آن نشانه را حس کردم. وقتی او با من صحبت کرد آرام شدم و همان موقع تصمیم گرفتم که قاتل مادرم را برای رضای خدا ببخشم. در حقیقت مادرم خودش با نشانه‌ای که نشانم داد خواست تا قاتلش را ببخشم. من هم کاری را کردم که او خواسته بود. حالا از تصمیمی که گرفته‌ام راضی هستم و احساس آرامش می‌کنم.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • عکس| اقدام عجیب کاپیتان پرسپولیس در اینستاگرام/ عالیشاه همسرش را سانسور کرد
  • حرکت رونالدینیویی؛ امید عالیشاه با عکس خود، تولد همسرش را تبریک گفت! + عکس
  • تقسیم عشق در زندگی زوج مبتلا به «ای‌ال‌اس»/بیماری جزیی از زندگیست
  • درخواست اعدام برای عاملان تعرض به پسر نوجوان
  • قصه عبرت آموز یک دزد!
  • تبریک تولد نوید محمدزاده به همسرش | عکس
  • وقتی مقتول دستور بخشش قاتلش را داد!
  • تعیین تکلیف پرونده‌های محکومین به قصاص در کردستان ضروری است
  • مرد نقاش، راز آتش زدن همسر و فرزندش را فاش کرد
  • درخواست دیه اولیای دم از قاتل مجنون